در حرفه ی داروسازی و داروشناسی—که از پدرش آموخته بود—فعالیت می کرد. او آثارش را بیشتر با تخلص «عطار» می نوشت و در میان اطلاعات بسیار اندکی که از زندگی او بر جای مانده، از وجود «ولی نعمتی» که مورد مدح او قرار بگیرد، نشانی نیست. در حقیقت «عطار» با شاعرانی که از طریق مدح پادشاهان، پاداش دریافت می کردند نیز موافق نبود. او در اشعارش تلاش می کند درکی بهتر از ماهیت هستی و نزدیکی به خدا را در مخاطبینش به وجود آورد. «عطار» بیش از هر چیز به خاطر خلق کتاب «منطق الطیر» شناخته می شود: شعری تمثیلی که در آن، تمام پرندگان جهان گرد هم می آیند تا تصمیم بگیرند چه کسی پادشاه آن ها خواهد بود. هدهد، در طول سفری هفت مرحله ای آن ها را هدایت می کند و در هر مرحله یا منزل، تعدادی از پرندگان از سفر بازمی مانند. آن ها به مسیر ادامه می دهند تا این که 30 پرنده (سی مرغ) به منزلگاه پرنده ی افسانه ای «سیمرغ» می رسند و در آنجا درمی یابند که خودشان باید راهنما و حاکم خود باشند. «عطار» در زمان حمله ی مغول ها به شهرش نیشابور، به قتل رسید